اصل‌گرایی چیست؟

ما می‌خواهیم در این مقاله یک بحث کاربردی را مطرح کنیم،

در ابتدا، جناب صائبی کارشناس راه روشن بحث را برای ما این‌گونه آغاز کردند که

اصل گرایی چیست ؟

آیا با اصل گرایی آشنا هستید؟ یا حتی این کلمه به گوشتان خورده است ؟ در

این مقاله به پاسخ این پرسش که اصل گرایی چیست و تاثیرات آن در زندگی

روزمره خود می پردازیم …

اصل گرایی یعنی این‌که ما مشخص کنیم در لیست کارهای روزمره خودمان

کدام کار هست که اگر ما آن را انجام بدهیم به آن توقع کلیدی که از خودمان

داشتیم، می‌رسیم ..

آیا با استفاده از روش اصل گرایی می توانیم ثانیه های خود را به توان

برسانیم ؟

اصل گرایی یعنی کارهای خودمان را اولویت بندی کنیم، یعنی آن کدام کار

حیاتی است که همانند قلب در بدن یک انسان به عنوان یک عضو حیاتی

دارای ارزش، در زندگی ما تاثیر گذار و حیاتی است ؟

حال می‌خواهیم به پاسخ این سوال بپردازیم که

الویت بندی یعنی چه ؟

یعنی ما در اصل گرایی باید کارها را بر طبق ارزشی که دارند الویت بندی

کنیم با این کار حتی می‌توانیم وقت بیشتری را برای کارهای فرعی خود در

نظر بگیریم در اصطلاح یعنی الویت بندی کنم کارهای روزمره  خودم را به

سه ستاره

دو ستاره

یک ستاره

یعنی این‌که به این توجه کنیم که اصل مطلب در زندگی ما چیست ؟

چه کارهایی می‌خواهیم انجام بدهیم و چکار کنیم که به آن هدف مورد نظر خود

برسیم

بعضی ها خیلی بی وقفه تلاش می‌کنند از تفریحات و خانواده خود میگذرند و

خیلی از انسان ها فکر می‌کنند اصل گرایی به معنای انجام کار بیشتر در زمان محدود است

.

در پاسخ به اصل گرایی چیست جناب صائی کارشناس فرهنگی راه روشن

ادامه می دهند که اصل گرایی فقط انجام کاری است که در آن زمان الویت

دارد :

به طور مثال فرض کنید دانش آموزی فردا امتحان دارد

در روز قبل امتحان هم به مجلس خانوادگی دعوت شده است

این دانش آموز می‌تواند شرایط تصمیم گیری خود را به سه قسمت تقسیم کند

اصل کار که درس خواندن است و در اصطلاح کار سه ستاره ای اوست…

رفتن به مهمانی کار دو ستاره ای اوست …

و انجام کارهای متفرقه وقت گیر کار یک ستاره ای و غیر ضروری اوست .

در این شرایط می توانیم به پاسخ این پرسش برسیم که الویت بندی یعنی چه؟

یعنی همان طور که روز های سال هم نام گذاری شده اند ،

ما نیز باید روز های پیش روی خود را نام گذاری کنیم ؛

به طور مثال فردا الویت با انجام کارهای خانه است ،

و روزهای دیگر هم به همین ترتیب می توانیم نام گذاری کنیم .

اصل گرایی یعنی به طور مثال ما برای رسیدن به یک هدف انتخاب کنیم از

بین راه های پیش رو، از کدام راه ممکن، پیش به سوی موفقیت برویم ؛

اصل گرایی یعنی آن راه اصلی که در کوتاهترین زمان ممکن به هدف خود

برسیم و از راه های فرعی مسیر پیش روی خود صرف نظر کنیم …

جناب صائبی کارشناس راه روشن اظهار نظر دارند که

همه انسان ها ،برای رسیدن به هدف خودشان، با توجه به آگاهی و شناخت و

نوع برخورد با هدف خود، مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به هدف ، در

نظر گرفته آند

بعضی از آدم ها هستند که اهل ریسک کردن هستند و به اصطلاح بی گدار به

آب می زنند، خب بنظر شما آیا همیشه شلیک آن‌ها به هدف اصابت می کند ؟

بعضی از آدم ها هستند که خیلی برنامه ریزی می‌کنند و مدت زمان زیادی را

برای فکر کردن راجب به آن موضوع قرار می‌دهند و بعد از مدت زمان

طولانی، شلیک را انجام می دهند ، بنظر شما در مقابل آن زمان طولانی که

آن ها آن را از دست دادند، آیا نمیتوانستند به موفقیت هایی هر چند کوچک

برسند؟

در این  مثال،  پیشنهاد ما، آن دسته از افرادی هستند که :

یک زمان کوتاه برای برنامه ریزی و تفکر را در نظر میگیرند و بعد شلیک

می‌کنند و از استمرار و تداوم درمسبر برای رسیدن به هدف خودشان دست بر

نمی دارند؛

شلیک اول یک انحرافی از هدف دارد اما شلیک دوم دقیق تر خواهد بود

و باز ادامه برنامه ریزی که باعث شلیک سوم می شود.

جناب صائبی کارشناس راه روشن به این نکته اشاره می کنند که بیاییم این

نکته که اصل مطلب در زندگی چیست را کاملا برای خود مشخص کنیم؛ بعد

اولین گام را برای رسیدن به هدف خود در این مسیر روشن برداریم

در ابتدا قلق گیری را انجام می دهیم،

در گام دوم دوباره برنامه ریزی و بررسی های لازم را انجام می دهیم و بعد

در گام سوم با عملکرد دقیق‌تر و قابل قبولی مواجه هستیم؛

در این شرایط ما می‌توانیم ثانیه های عمر خود را چند برابر کنیم و از

معجزه اصل‌گرایی در زندگی خود لذت ببریم .

پس بیایید به این نکته همیشه توجه کنیم که در زندگی ما اصل مطلب چیست

تا با استفاده از این روش کاربردی، بهبود عملکرد و افزایش بهره وری ازکار

خود و لذت از زندگی و عملی شدن خواسته ها و هدف های پیش روی خود را

در زندگی خود به تماشا بنشینیم ….

به امید فردایی روشن‌تر

راه روشن

مهارت نرم مهمتر است یا مهارت سخت ؟

ما میخواهیم در این نوشته به این موضوع بپردازیم :

مهارت نرم مهمتر است یا مهارت سخت ؟

مهندس صائبی کارشناس توسعه مهارت های فردی راه روشن با بیانی روان و شیوا و مثال هایی در این رابطه به همه سوالات ما در این زمینه پاسخ میدهند .

 

مهارت نرم یا مهارت سخت

شاید در ابتدا برای شما این سوال پیش بیاید که مهارت های فردی چیست ؟

مهارت های فردی مهارت هایی است که ما با استفاده از آن ویژگی ها  شخصیت خود را به نمایش می‌گذاریم و به نوعی جذابیت شخصیت های هر فرد را مهارت های فردی شخص مینامیم اما در ادامه پاسخ این سوال که مهارت های فردی چیست باید بگوییم که مهارت های فردی به دو دسته مهارت های سخت و مهارت های نرم تقسیم میشوند .

مهارت سخت چیست ؟

از آن نوع مهارت هایی است که مهارت های فنی تخصصی نامیده میشود یعنی مهارت هایی که برای رسیدن به آن ها آموزش دیده و مهارت های کاربردی تجربی نیز گفته شده است.

در این جا شاید سوالی به ذهن شما برسد و این باشد که چند نمونه از مهارت های سخت را نام ببرید مهارت هایی ک  یک دندانپزشک یا مهندس کامپیوتر یا معلم که دانش تخصصی هر فرد که در اثر آموزش یا تجربه به آن رسیده است و برای رسیدن به آن مهارت تخصص لازم را دریافت کرده است را  میتوان  جزو مهارت سخت به کار برد .

مهارت نرم چیست ؟

 

مهارت نرم

مهارت نرم مهارت فکری ذهنی نامیده میشود لیست مهارت های نرم عبارتند از :

مهارت ارتباط موثر،

مهارت حل مسئله،

مهارت کار تیمی،

مهارت حسن خلق،

مهارت نفوذ در افراد،

و مهارت صبر

و مهارت های که معمولا در دانشگاه به صورت تخصصی به آن پرداخته نمی‌شود و ارتباط مستقیمی با شخصیت فرد دارد.

مهارت هایی که با اخلاقیات و رفتار افراد سرکار دارد و به خلقیات افراد در تعاملات بین فردی و اجتماعی نیز  گفته میشود

  • حال که به این سوالات پاسخ دادیم که مهارت نرم چیست ؟ مهارت سخت یا مفهوم soft skillچیست ؟ و لیست مهارت های نرم را هم به صورت خلاصه بیان کردیم
  • سوالی اساسی ذهن مارا به خود مشغول میکند که:

آیا مهارت نرم مهم تر است یا مهارت سخت ؟

  • در پاسخ با این سوال آقای مهندس صائبی کارشناس توسعه  مهارت های فردی راه روشن به زیبایی با ذکر یک مثال پاسخی صریح به این سوال میدهند :

فرض کنید شما میخواهید به مطب دندانپزشکی مراجعه کنید این دندانپزشک سالها تجربه داشته یا تحصیلات عالیه خود را در بهترین دانشگاه های خارج از کشور  گذرانده باشد و مهارت سخت خوبی در این زمینه کسب کرده باشد اما هنگامی که به مطب مراجعه می‌کنید احترام به مراجعه یا مهارت نظم در زمان  مراجعه یا ارتباط موثر با مراجعه  و مهارت های نرم  از این قبیل را نمی‌بینید.

آیا شما این مطب را انتخاب می‌کنید یا جایی که میدانید در آن میتوانید علاوه بر مهارت های سخت ک تخصص یک دندانپزشک است به مهارت های نرم ک توانایی ارتباط موثر با بیمار و احترام به وقت مراجعه کننده و برطرف کردن نیازهای ضروری هر مراجعه‌کننده در اسرع وقت میپردازند ؟ مسلما نحوه برخورد و مهارت های نرم افراد تاثیر بسزایی در جذب مشتری و بالابردن کیفیت یک مهارت سخت می‌باشد .

یک مثال

در این باره به بیان مثالی دیگر به سوال آیا مهارت نرم مهم تر است یا مهارت سخت می‌پردازیم :

خانواده ای را در نظر بگیرید که درآن اعضای اصلی خانواده مادر و پدر هر کدام  مهارت های سخت مربوط به خود را به بهترین شکل انجام میدهند پدر سر کار میرود و وضعیت مالی خوبی را برای سایر اعضای خانواده در نظر گرفته است و مادر هم کار خانه را به بهترین شکل انجام میدهد  خب آیا این خانواده در نظر شما خانواده ای دارای آرامش و رضایت بخش برای فرزندان خود می‌باشد ؟

شاید در نگاه اول و در ظاهر بگویید این خانواده خوشبخت است  چیزی کم از زندگی خوب ندارند اما اگر از فرزندانشان بپرسید خواهند گفت که چیزهای زیادی است که در این خانواده آن را پیدا نکرده اند زیرا در این خانواده فقط به مهارت های سخت توجه شده است و به همین دلیل از لحاظ مالی و خریدن بهترین لباس ها و خوراک و پوشاک چیزی کم ندارند اما اگر همین مادر مهارت نرم  که مهارت ارتباط موثر و صمیمیت و محبت و اعتماد دادن به فرزندان خود و اعتماد به نفس را که همان لیست مهارت های نرم نامیده میشوند را در ارتباط با فرزندان خود نداشته باشد عملا فاصله و شکاف عمیقی بین فرزندان و مادر و پدر به وجود می آید ک چه بسا هرگز با هیچ مهارت سختی نتوان آن را جبران کرد .

آیا مهارت نرم موثر تر است یا مهارت سخت  در بخش های سازمانی و مدیریت و رهبری برتر نیز کاملا قابل شهود است.  فرض کنید فردی  با توجه به مهارت های سخت خود برای منصب مدیریت و رهبری انتخاب شده‌است ؛این مدیر، میتواند با توجه به نوع تخصص خود بازدهی بالایی از کارکنان در زمینه مهارت های سخت آن ها ارائه دهد و در این بخش هم موفقیت قابل توجهی به دست آورد .

اما اگر این مدیر بنابر دلایلی از مهارت های نرم که همان مهارت های اخلاقی اجتماعی و بین فردی یهره ای نبرده باشد و از مهارت هایی همانند درک وضعیت کارکنان خود و حسن خلق و انتقاد پذیری و سعه صدر و روحیه دادن به تیم و تونایی ارتباط موثر و دو جانبه با کارکنان خود  که برای یک مدیر ک دارای مقبولیت و محبوبیت است امری طبیعی و الزامی است ،کوتاهی کرده باشد نمی‌تواند وظیفه رهبری و مدیریت خود را به خوبی اجرا کند؛

تا آنجا که بحث رهبری، بحثی کاملا جداگانه از بحث مدیریت محسوب میشود و یک رهبر مقبولیت و محبوبیتی قابل توجهی دارد که مهارت های نرم یکی از مهارت های الزامی و کاملا کاربردی برای رهبری به کار برده میشود ،در غیر این صورت نمیتوان لفظ رهبر را برای آن فرد به کار برد؛ و در گاهی موارد از لفظ مدیر فقط میتوان برای کسانی که از مهارت سخت برخوردار هستند  ،استفاده کرد اما به طور طبیعی، مدیر عملا بدون  به کار بردن مهارت های نرم، نمی‌تواند انتظار داشته باشد ک کارکنان بتوانند مهارت های سخت را به خوبی اجرا کنند ؛قطعا مدیری که از مهارت نرم استفاده کند می‌تواند کارایی کارمندان را در قبال  کارهای سخت و طاقت فرسا را افزایش دهد و علاوه بر آن از محبوبیت و مقبولیت خاصی در بین کارمندان خود بهره مند شود .

حتی میتوانیم نمونه بارز پاسخ این سوال را در فضای مجازی که جزئی جدایی ناپذیر از  زندگی هر انسانی شده است به وضوح مشاهده کنیم :

امروزه فضای مجازی نقش بسیار زیادی در رونق کسب و کار بسیاری از فعالان آن داشته است ، به طوری که کسانی که در فضای مجازی یا به طور مثال اینستا گرام اصطلاحا بلاگر نامیده میشوند؛ ارمهارت های نرم ،با ظرافت و دقت خاصی در رونق کسب و کار خود استفاده می‌کنند  ،یک  بلاگر برای دیده شدن ابتدا نیاز به یک مهارت سخت دارد اما صرف اینکه این مهارت سخت راد دارد نمی‌تواند حرفی برای گفتن داشته باشد، زیرا صدها هزار نفر مهارت هایی از همین قبیل در فضای مجازی دارند و بازار رقابت بسیار داغ است ؛

اما یک بلاگر زمانی موفق می‌شود که از مهارت های نرم مانند ارتباط موثر و انرژی مثبت و دادن حس اعتماد واطمینان  ،به مخاطب برخوردار باشد  ؛مهارت هایی ک همه مخاطبان از یک بلاگر انتظار  دارند مهارت  تواضع و روراست بودن و استفاده از جذابیت های شخصیتی خودشان  در نشان دادن خود به مخاطبان این نوع فضای مجازی می‌باشد .یک بلاگر باید بتواند  به درستی به نیاز مخاطبان  پاسخ گو و ارتباطی موثر را ک مورد نیاز یک خریدار است ، فراهم کند و از این طریق می‌تواند به درآمدی بسیار قابل توجه و با کمترین سرمایه گذاری اولیه  دست پیدا کند .

مهارت های نرم از آن جهت نرم نامیده شدند که تاثیر ظریف اما قابل توجه ای در زندگی انسان ها گذاشته و حتی میتوان گفت که  مهارت های نرم مهارت های سخت  را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند .

صخره ای سنگین و سخت را روبه روی امواج آرام دریا در نظر بگیرید این صخره دارای امواجی ملایم است که رو به دریا جوش و خروش دارد و این صخره های سخت و پا بر جا گویی در برابر هیچ بادو و طوفانی در هم نمی‌شکند ؛

این امواج آرام همانند دستی نوازشگر به روی صخره های سخت آرام و با وقار فرود می آید .

گویی این امواج با نرمی و آرامی خود تسلطی عمیق در این صخره های سخت بر جا گذاشته اند طوری که تلاقی برخورد  این امواج آرام با صخره های سخت شکاف هایی از جنس روزنه های نور خورشید را به یادگار از نفوذ عمیق  خود به جا گذاشته است .

مهارت های نرم هم در این این مثال همچون امواجی آرام تاثیر قابل توجه و عمیقی در مهارت های سخت میگذارند طوری که می‌توانند با نرمی حتی تمام جوانب مهارت های سخت را هم در نظر بگیرند درست مانند ی صخره ای سخت ک امواج آرام دریا طوری آن ابعاد صخره را در برمی‌گیرد ک صخره سخت و مرتفع در برابر آن امواج تسلیم شده است.

اکنون میتوانیم به پاسخ این سوال برسیم ک آیا مهارت نرم موثر است یا مهارت سخت ؟

اکنون در این نوشته مهندس صائبی کارشناس مهارت های فردی راه روشن به بیان مفهوم soft Skill  و مثال هایی در این زمینه پرداخته است و لیست مهارت های نرم را نیز با بیان مثالی گویا و قابل درک برایمان بیان کرده اند تا پاسخ این سوال کلیدی ک مهارت نرم موثر است یا مهارت سخت  برایمان کاملا روشن و آشکار شود  .

به امید فردایی روشن تر

موسسه فرهنگی راه روشن

عوامل موثر در تصمیم گیری

 

در این مقاله می‌خواهیم از اهمیت تصمیم گیری در زندگی و عوامل موثر در تصمیم گیری صحبت کنیم؛

آقای هادی صائبی کارشناس فرهنگی راه روشن، بحث را این‌گونه آغاز کردند که :

سه راهکار برای داشتن شرایط خوب تصمیم گرفتن چیست ؟

این بحث را ابتدا، با پاسخ به ابتدایی ترین موضوع این مقاله که تصمیم گیری چیست؟ آغاز می‌کنیم  ؛

آقای صائبی کارشناس فرهنگی راه روشن در پاسخ به این سوال که تصمیم گیری چیست؛ به این نکته اشاره میکنند که تصمیم گیری ،همان انتخاب درست و سنجیده در زمان مناسب خود است.

 

 

اما هنر تصمیم گیری خود به عواملی بستگی دارد که ما در اینجا چند نکته از عوامل موثر در تصمیم گیری را بیان میکنیم:

  1. در هنگام تصمیم گیری ممکن است شرایط روحی یا روانی ما مناسب نباشد و تحت تاثیر احساسات ناشی از آن زمان و آن لحظه باشیم ، در این جا یک نکته مهم وجود دارد که یکی از شرایط خوب تصمیم گرفتن این است که ما تحت فشار نباشیم و به اشتباه دچار  تصمیم گیری در لحظه   نشویم؛  مثلا وقتی ما بخاطر فشار ناشی از کار خسته هستیم ویا بخاطر یک موضوع ناراحت یا عصبانی هستیم, تصمیم گیری درست در لحظه را نمی‌توانیم انجام بدیم و برای مدیریت هنر تصمیم گیری ،

گاهی اوقات ، ممکن است با یک چرت ساده و یا حتی نوشیدن یک لیوان آب آرامش لازم برای تصمیم گیری خود را بدست آوریم .

 

  1. یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری این است که ما ایده پردازی برای تصمیم گیری را در فضایی خارج از آن مسئله تجربه کنیم ؛

مثلاً اگر ما در حوزه کاری خود تصمیمی را باید می‌گرفتیم و جزو عواملی بود که نشان‌دهنده‌ی اهمیت تصمیم گیری در زندگی، و تصمیمی تاثیر گذار در زندگی فردی ما، محسوب میشود؛ میتوانیم با قدم زدن و دوش گرفتن و یا تغییر دادن محلی که در آن زمان هستیم به ایده های جدید تر و بهتر و شانس داشتن تفکر بازتر و گسترده تری درباره موضوع را به خود داده ایم و از مدیریت هنر تصمیم گیری در این موضوع  به خوبی بهره برده ایم ..

  1. سومین نکته از عوامل موثر بر تصمیم گیری، این است که باید به این نکته توجه کنیم که فرصت ها در گذر و گاهی اوقات در لحظه هستند ،

همان مقدار که به اشتباه تصمیم گیری در لحظه، میتواند برای ما خسارت به همراه آورد  از دست دادن فرصت و سستی در تصمیم گیری و انجام ندادن تصمیم درست در لحظه نیز برای ما مهم و تاثیر گذار است  .

گاهی اوقات تصمیم گیری در لحظه برای ما می‌تواند فرصت های زیادی را به همراه بیاورد که از آن به تصمیم گیری درست در لحظه یاد کردیم اما در مواقعی که حتی تصمیم گیری درست نمی‌تواند انجام گرفته شود ، تصمیم گیری ضعیف بهتر از تصمیم نگرفتن است .

با یک مثال این موضوع را روشن‌تر بیان میکنیم :

  • یکی از آن تصمیم‌گیری هایی که در لحظه باید انجام بگیرد، تصمیم‌گیری در لحظات بحرانی زندگی ماست که تصمیم‌گیری در آن لحظه بیسیار مهم ، و سرنوشت ساز برای یک فرد می‌تواند باشد .
  • مثلاً خانواده ای را در نظر بگیرید که برای گذراندن تعطیلات خود با کشتی به مسافرت رفته اند ؛این خانواده در آن لحظه ک همه چیز آرام و روبه راه  است، میتوانند تصمیم گیری درست در لحظه  ددسدت باشد و یا حتی تصمیم گیری خود را به زمان بعدی موکول کنند اما اگر از قضا، در آن کشتی حادثه ای رخ بدهد، همه در آن شرایط بحرانی باید تصمیم گیری را انجام بدهند و تصمیم نگرفتن درآن لحظه ،میتواند خسارت های جبران ناپذیری، بر جای بگذارد . بعضی از مسافران آن کشتی ، تصمیم میگیرند که از طریق جلیقه نجات  خود را نجات دهند،  بعضی ها تصمیم گیری در لحظات بحرانی را به شیوه ای دیگر مانند استفاده از  قایق های کمکی کشتی نجات انجام میدهند؛
  • اما نکته مهم داستان در این جا این است :

پدر آن خانواده دچار حادثه ای شده است و وزنی سنگین از قسمتی از کشتی بر روی پای او افتاده است ؛پسر بزرگ خانواده، باید تصمیم بگیرد تصمیم گیری در لحظه و تصمیم گیری در لحظات بحرانی یکی از هیجان انگیزترین  ودر عین حال مهمترین تصمیم های زندگی هر فرد است. این پسر تصمیم گیری در لحظات بحرانی را رقم می‌زند ،در حالی ک هیچ یک از اعضای خانواده امیدی به زنده ماندن پدر ندارند، او از اعضای خانواده میخواهد ک او را در این تصمیم گیری کمک کنند؛  او تصمیم میگیرد مانع را از روی پای پدر بردارد در حالی که همه میدانند با قطع شدن پای پدر احتمال زنده ماندن او به دلیل خونریزی کم می‌شود اما تصمیم گیری در لحظات بحرانی گرفته شده است با تلاش بسیار و در اوج ناامیدی همگان

مانع تکان می‌خورد و جسم بیهوش پدر از زیر مانع بیرون آورده میشود، تصمیمی ک از آن ما به تصمیم در لحظه یاد می‌کنیم برای این خانواده سودمند بوده است و با اینکه این کار در ظاهر امری دست نایافتنی بود، با این تصمیم گیری ،به امری ممکن تبدیل شد و جان یک پدر مدیون تصمیم گیری در لحظات بحرانی آن فرزند خانواده بود .‌..

با این مثال ساده و هزاران مثال از همین نوع در این زمینه می‌توانیم به اهمیت تصمیم گیری در زندگی روزمره خود پی ببریم، و در  زندگی خود بهتر و کارآمد تر از مدیریت هنر تصمیم گیری استفاده کنیم .

جناب صائبی کارشناس فرهنگی راه روشن با زبانی گویا نکاتی کارآمد در پاسخ این سوال شرایط خوب تصمیم گرفتن چیست را برای ما ، به اشتراک می‌گذارنند .

به امید فردایی روشن تر. راه روشن …