در این مقاله میخواهیم به این موضوع بپردازیم که به چه دلایلی و چرا همسرم با خانواده ام خوب نیست؟! همچنین دراین مبحث، سوالاتی از قبیل اینکه چیکار کنم شوهرم با خانواده ام خوب باشه و چگونه با خانواده شوهر رفتار کنیم؟! همراه با راه کارهایی مفید از زبان استاد عدالتیان، موسس موسسه فرهنگی راه روشن، را با گوش جان پذیرا خواهیم شد.
استاد عدالتیان، موضوع را اینگونه آغاز کرده اند که اختلافات بین خانواده خود و همسرمان ریشه در عوامل مختلفی دارد از جمله یکی از این عوامل عبارتند از :
1-پیش داوری و قضاوت نادرست نسبت به یکدیگر
هنگامی این پیشداوری و قضاوت به وجود میآید که دو طرف از یکدیگر بدون هیچ شناختی، قضاوت می کنند؛ به طور مثال وقتی همسر شما بدون هیچ شناخت کاملی از خانواده شما، روابط نزدیک و صمیمی و گفت و گویی را آغاز نمیکند و وقتی از او میپرسند که به چه دلیل هیچ ارتباط مناسبی خانواده همسر خود ندارید؟
فقط و فقط به دلایلی از قبیل اینکه من چون عروس این خاتواده هستم مادر شوهر و خانواده شوهر به من توجهی نخواهند کرد ویا اگر هر حرفی بزنم فورا از من ناراحت میشوند و اصلا به حرف های من گوش نمیدهند، قضاوت و پیش داوری نادرستی نسبت به خانواده همسر خود دارد که سعی دارد با این قضاوت نادرست، خود و دیگران را نیز قانع کند.
عامل دومی که در اختلافات بین همسر و خانواده همسر وجود دارد، دخالت نا به جای خانواده ها در زندگی زوجین است، که البته باید به این نکته نیز توجه کرد که این دخالتها، ریشه درچه عواملی دارد؟!
عوامل مثبت یا منفی ؟
به طور مثال خانواده ها در یک موضوعی دخالت میکنند اما فقط و فقط این دخالت به قصد خیرخواهی و تذکر بر اساس تجربه بیشتری که نسبت به قشر جوان، دارند به وجود میآید، اما نوع دیگری از دخالت، که دخالت منفی نامیده میشود، به این صورت است که انسان طرف مقابل را در معذوریت قرار بدهد که حتما آن کاری که خود به آن علاقه دارد را انجام دهد ولی به او اجازه ندهد که خودش تصمیم بگیرد و از قوه عقل و اختیار خود به خوبی استفاده کند، بزرگترها باید فقط و فقط راهنمایی کنند، اما دخالت نکنند به عبارتی دیگر به فرزندان خود،کمک کنند اما خود به تنهایی همه کارهای مربوط به فرزندان خود را انجام ندهند، ببینید ما اگر بخواهیم فرزندانمان رشد کنند و آگاهی و شناخت کافی را در هر موضوعی، به دست آورند باید ابتدا تجربه کنند باید به آنها ای اجازه را بدهیم که آنها اجرا کننده باشند و ما تنها راهنمایی برای آنها باشیم، ولی وقتی به طور مثال به فرزندان خود میگوییم که تو نمیتوانی این کار را انجام دهی و من باید خودم برای تو این کاررا انجام دهم و یا مثلا تو آگاهی کافی درخرید کردن را نداری و بدون من به مشکل خواهی خورد، با ابن روش آنهانه تنها پیشرفت نمیکنند، این روش خود عاملی بنیادین و تاثیری عمیق بر روی فرزند به وجود خواهد آورد که در آینده موجب اختلافات بین همسر فرد و خانواده طرف مقابل خواهد شد. واین عدم توجه به این موضوع، خود باعث می شود که این سوال برای ما نیز پیش بیاید که چرا همسرم با خانواده ام خوب نیست؟
البته دخالت بحث بسیار مهمی است که باید مفصل تر درجای خودش صحبت بشه، مفهوم دخالت چیست؟ دخالت با خیرخواهی و تذکر چه فرقی دارد؟ و بعد اگر دخالتی شد طرفین با آن دخالت، چگونه برخورد کنند که هم در رابطه کدورتی به وجو نیاید و هم خواسته قلبی خودمان نیز عملی شود.استاد عدالتیان موسس موسسه فرهنگی راه روشن، در مجموع به این نکته نیز اشاره کردند که دخالت کردن، تاثیرات منفی زیادی دارد که ازجمله می توان به ازبین بردن حرمت در رابطه ها اشاره کرد و هم مانعی اصلی برای رشد فردی فرزندانمان به حساب میآید .
چرا همسرم با خانواده ام خوب نیست؟
عامل سوم که ریشه در اختلافات بین همسر و خانواده همسر دارد، گاهی مجاورت ها و همنشینی های نزدیک به خانواده همسر است . شاید با خود بگویید این امر، درنوع خود یک مزیت به حساب می رسد در واقع این امر درست است اما گاهی اوقات منجر به مشکلات و دخالت هایی می شود که ممکن است حتی اریشه در خیرخواهی طرفین داشته باشد که منجر به رنجش وآزار دو طرف نیزشود .
استاد عدالتیان، موسس موسسه فرهنگی مثالی ساده و در عین حال شنیدنی را برای ما بیان میکنند :
فرض کنید مادرشوهری و پسری در دو طبقه مجزا در یک ساختمان، زندگی میکنند، پسر و همسر و فرزندش در طبقه پایین هستند و مادر پسر آگاه به کار و رفت و آمد آنها نیز میشود. فرض کنید مثلا بچه خردسال آن خانواده شروع به گریه کردن میکند، در این هنگام، فورا مادربزرگ این خردسال با خود به فکر فرو میرود که چر این بچه،گریه میکند و دلش به حال آن میسوزد و سریعا به پایین می رود و میگوید که این بچه را از این به بعد به من بسپارید، یا مثلا این را به او بدهید و یا چرا اصلا اینطوری برخورد کردید و وقتی مدام جلوی چشم ماذربزرگ باشید، ممکن است از روی دلسوزی و خیرخواهی دخالتی نیز به وجود بیاید، یا درمثالی دیگر فرض کنید جوانی، لباسی گران خریده است؛ خب وقتی پدر مادر این موضوع را میفهمند، از روی خیرخواهی به این نکته توجه میکنند که این جوانترها هنوز اول زندگی مشترک را تجربه میکنند و میخواهند تا جوانترها از لحاظ اقتصادی، نیز تصمیم درستی را بگیرند، ولی ممکن است آن عروس یا داماد، با خود اینگونه فکر کنند که مادر پدرها نمیخواهند که برای آنها خیر و منفعتی به وجود آید در صورتی که به هیچ وجه همچین موضوعی صحیح نیست. لذا این موارد را نیز باید رعایت کنیم که در نزدیک بودنهای محل سکونت باید استقلال نیز وجود داشته باشد که مثلا یک کوچه آنطرفترهمسایه باشند اما در یک فضا نباشند وبا یک رعایت خاصی، ارتباطات موفق صورت بگیرد.
چگونه با خانواده شوهر رفتار کنیم ؟
همانطور که میدانید اختلافاتی که در بین روابط بین زوجین و خانواده همسر و همسر وجود دارد با صحبت منطقی و بیان دغدغه ها و مشکلات یکدیگر و پیدا کردن دلیل قانع کننده ای برای حل و فصل این موضوع، تا حد زیادی رفع و برطرف خواهد شد، اما شروطی را باید برای این موضوع در نظر گرفت
که صحبت در زمان مناسب، با مقدمه چینی مناسب و دلایل منطقی مورد قبول دو طرف باشد.
زمانی که ما، در روابط خود پیش داوری نادرستی داشته باشیم هرگز مشکلات ما حل نخواهد شد، مثلا هنگامی که از دو طرف میپرسیم که چرا سعی در بهبود روابط خود ندارید؟ پاسخی اینچنین می دهند که ما میدانیم که طرف مقابل هرگز قبول نخواهد کرد و یا لجبازی خواهد کرد و بهانه هایی از این قبیل که باعث کدورت و رنجش خاطر دو طرف میشود و مشکلاتی را برای دو طرف به وجود خواهد آورد.
استاد عدالتیان، موسس موسسه فرهنگی راه روشن، در مسیر زندگی، همچون دوست و همراهی آگاه و دلسوز، تا پیمودن راه روشن خوشبختی ابدی، با ما همقدم هستند.
نظر شما چیست؟